مذاکرات ژنو ۱
این دور از مذاکرات در تیر ۱۳۸۷ در شهر ژنو انجام گرفت.[۲۷]
مذاکرات ژنو ۲
این دور از مذاکرات در مهر ۱۳۸۸ در شهر ژنو انجام گرفت.[۲۷]
مذاکرات ژنو ۳
این دور از مذاکرات در آذر ۱۳۸۹ در شهر ژنو انجام گرفت.[۲۷]
مذاکرات استانبول ۱
این دور از مذاکرات در بهمن ۱۳۸۹ در شهر استانبول انجام گرفت.[۲۷]
مذاکرات استانبول ۲
این دور از مذاکرات در ۲۶ فروردین ۱۳۹۱ در شهر استانبول انجام گرفت.[۲۷]
مذاکرات بغداد
این دور از مذاکرات در ۳ خرداد ۱۳۹۱ در شهر بغداد انجام گرفت.[۲۷]
مذاکرات مسکو
این دور از مذاکرات در ۲۹ خرداد ۱۳۹۱ در شهر مسکو انجام گرفت.[۲۷]
مذاکرات آلماآتی ۱
این دور از مذاکرات در ۸ اسفند ۱۳۹۱ در شهر آلماآتی انجام گرفت.[۲۷]
مذاکرات آلماآتی ۲
این دور از مذاکرات در ۱۶ فروردین ۱۳۹۲ در شهر آلماآتی انجام گرفت.[۲۷]
سرگی لاوروف وزیر خارجه روسیه اعلام کرد ۱+۵ پس از مراسم تحلیف حسن روحانی، پیشنهاد تازهای را برای از سرگیری گفتگوهای هستهای به ایران خواهد داد.[۲۸]
دوره ریاستجمهوری حسن روحانی
شروع دوره ریاست جمهوری حسن روحانی مصادف با دهمین سال مذاکرات هستهای ایران با کشورهای غربی به حساب میآید. ورود حسن روحانی در نقش رئیس جمهور ایران در شرایطی صورت میگیرد که در طول این سالها دستاورد قابل ملاحظهای در مذاکرات هستهای حاصل نیامد و تنها تغییر، تبدیل طرف مذاکرهکننده با ایران از نمایندگان ۳ کشور آلمان، فرانسه و انگلیس؛ به نمایندگان ۵ عضو دائم شورای امنیت بعلاوه آلمان بوده است. کارشناسان تحقق وعدههای اقتصادی حسن روحانی را در گرو لغو تحریمهای بینالمللی علیه ایران میدانند که آن نیز به شرط به ثمر نشستن مذاکرات هستهای ایران محقق خواهد شد.[۲۹]
مذاکرات نیویورک
این دور از مذاکرات که اولین مذاکره هسته ای ایران با قدرت های جهانی پس از به قدرت رسیدن حسن روحانی بود در خلال سفر هیئت ایرانی برای شرکت در کنفرانس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل انجام شد هرچند این دور از مذاکرات بسیار کوتاه(۳۰ دقیقه) و تنها برای معرفی هیئت تازه ایرانی بود اما به دلیل برگزاری در سطح وزیران خارجه و جلسه خصوصی بین جان کری و محمد جواد ظریف وزیران خارجه ایالات متحده و ایران که پس از این دور از مذاکرات انجام شد بسیار خبرساز شد. همه ی شرکت کننده ها پس از این مذاکرات ابراز امیدواری کردند تا موضوع هسته ای ایران سریعتر حل شود
مذاکرات ژنو ۴
این مذاکرات در ۲۳ و ۲۴ مهر ۱۳۹۲ در شهر ژنو سوئیس برگزار شد و محمدجواد ظریف سرپرست تیم مذاکره ایران را بر عهده داشت.
مذاکرات ژنو ۵
این مذاکرات که قرار بود در روزهای ۱۶ و ۱۷ ابان در سطح معاونین وزیران خارجه گروه ۱+۵ در ژنو سوئیس برگزار شود به دلیل زمان بیشتر برای توافق احتمالی به روز سوم یعنی ۱۸ آبان نیز کشیده شد. این دور از مذاکرات را میتوان نقطه عطفی در مذاکرات ایران با قدرت های جهان طی ده سال اخیر دانست اول به این دلیل که این مذاکرات در سطح کم سابقه وزیران خارجه انجام شد و دوم اینکه احتمال یک توافق اولیه احتمالی در این دور از مذاکرات حداقل در دو روز اول بسیار محتمل بود.
حساسیت در این دوره زمانی بالا رفت که جان کری وزیر خارجه ایالات متحده به دعوت کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای دست یابی به یک توافق به ژنو آمد و سفر خود به خاورمیانه را نیمه تمام گذاشت. بعد از او وزیران خارجه کشورهای آلمان،فرانسه و بریتانیا نیز به این مذاکرات پیوستند.در شب اول حضور جان کری در ژنو مذاکرات سه جانبه ای بین محمد جواد ظریف و جان کری و کاترین اشتون برگزار شد که ۵ ساعت به طول انجامید. این مذاکره اولین جلسه بعد از انقلاب ایران بود که بین وزیران خارجه دو کشور ایالات متحده و ایران برگزار شد. همه چیز تا این موقع بسیار امیدوار کننده پیش میرفت و همه چیز برای یه توافق اولیه فراهم بود تا اینکه در صبج روز ۱۷ ابان وزیر خارجه فرانسه بین خبرنگارها آمد و اظهار داشت که اختلافات جدی هنوز پابرجاست و ایران باید امنیت اسراییل را نیز در توافق نامه پیشنهادی اش لحاظ کند.این اظهارات سبب شد تا مذاکرات بیش از ۲ روز به طول بیانجامد و همچنین سرگئی لاوروف وزیر خارجه فدراسیون روسیه و قائم مقام وزارت خارجه چین هم برای کاستن از احتلافات به ژنو آمدند اما حضور انان نتوانست اختلافات و انتظارات فرانسه را برطرف کنند و پس از سه روز مذاکره فشرده بدون هیچ نتیجه ملموسی پایان یافت و مذاکرات به ۱۰ روز بعد موکول شد. در پایان مذاکرات کنفرانس مطبوعاتی با حضور وزیر خارجه ایران و مسوول هماهنگی سیاست خارجی اتحادیه اروپا برگزار شد که هردو در این کنفرانس مذاکرات را سازنده و مفید خواندند.
در ضمن انجام این مذاکرات بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل با عصبانیت بین خبرنگاران آمد و توافق احتمالی ایران با گروه ۱+۵ را معامله قرن برای ایران و اشتباه بزرگ برای غرب خواند و گفت در صورت توافق در مذاکرات این کشور هیچ تعهدی به توافق نامه نخواهد داشت و برای امنیت کشورش هر کاری میکند. اندکی بعد جی کارنی سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که این اظهارات عجولانه بوده و هنوز توافقی با ایران نشده. به باور بسیاری سنگ اندازی فرانسه در این مذاکرات نتیجه فشار لابی های اسراییلی و عربستانی بر فرانسه بود تا مذاکرات بدون نتیجه خاتمه یابد.
مذاکرات ژنو ۶
این نشست پیرو مذاکرات پیشین از تاریخ ۲۹ آبان تا ۳ آذر ۱۳۹۲ در هتل اینترکنتیننتال ژنو برگزار گردید. در نهایت ایران با ۵ کشور دیگر گروه ۵+۱ به توافق نهایی رسیدند. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا این توافق تاریخی را آغازی مهم خواند.[۳۰]
پس از مذاکرات و توافق طرفین، آیتالله سیدعلی خامنهای رهبر ایران و حسن روحانی رئیس جمهور از تیم مذاکره کننده قدردانی کردند.[۳۱][۳۲]
اهداف
اولین تلاشهای ایران برای دستیابی به فناوری هستهای به سال ۱۳۳۵ بازمیگردد. در ۱۴ اسفندماه این سال موافقت نامهای یازده مادهای میان ایالات متحده آمریکا و ایران راجع به استفادههای غیرنظامی از انرژی هستهای به امضاء نمایندگان دو دولت رسید.[۳۳] به موازات این موافقت نامه، انستیتو علوم هستهای که تحت نظارت سازمان مرکزی پیمان سنتو بود از بغداد به تهران منتقل شد و دانشگاه تهران، مرکزی را تحت عنوان مرکز اتمی دانشگاه تهران برای آموزش و پژوهش هستهای پایه گذاری نمود.[۳۳]
در همین راستا آیزنهاور، رئیس جمهور ایالات متحده، به منظور پیشبرد سیاستهای هستهای خود که با عنوان اتم برای صلح شهرت داشت با فروش یک رآکتور کوچک تحقیقاتی به ایران موافقت کرد. بهره برداری از این رآکتور ۵ مگاواتی در سال ۱۳۴۶؛ که با ۵۸۴/۵ کیلوگرم سوخت اورانیوم بسیار غنی شده ۹۳ درصد (که تا سال ۱۳۵۷ از طرف آمریکا تأمین میگردید) کار میکرد سرآغاز فعالیتهای هستهای ایران بهشمار میآید.[۳۳]
به دنبال این اقدامات قراردادهای متعددی میان ایران و ایالات متحده آمریکا (در سالهای ۱۹۷۴، ۱۹۷۵، و پنج قرارداد در سال [۳۳]۱۹۷۶)، جمهوری فدرال آلمان (۱۹۷۵، ۱۹۷۶، و ۱ مارس ۱۹۷۸ به منظور اکتشاف اورانیوم[۳۳])، فرانسه (۱۹۶۹، دو موافقتنامه در سال ۱۹۷۴، ۱۹۷۵ و [۳۳]۱۹۷۷ )، کانادا (۱۹۷۲[۳۳])، هند (۱۹۷۶ [۳۴])، استرالیا (۱۹۷۷ [۳۳]) و انگلستان (۱۹۷۵ [۳۳]) با هدف اکتشاف معادن، تربیت نیروی انسانی، تهیه تجهیزات و ساخت و توسعه تاسیسات و نیروگاههای هستهای به منظور تولید انرژی هستهای منعقد گردید.[۳۳]
دستیابی ایران به فناوری هستهای
در تاریخ ۹ فوریهٔ سال ۲۰۰۳ میلادی محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت ایران، خبر از تهیهٔ سوخت هستهای توسط متخصصین ایرانی برای نیروگاههای هستهای ایران داد.
در آوریل ۲۰۰۶ ایران اعلام کرد که موفق به غنیسازی اورانیوم به میزان ۳٫۵ درصد شدهاست. در اکتبر ۲۰۰۶ ایران اعلام کرد که آبشار دوم مرکزگریزهای گازی خود را راهاندازی کرده و در آن به غنیسازی اورانیوم پرداختهاست. محمود احمدینژاد عصر روز سهشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۸۵ در تالار کتابخانهٔ دانشکدهٔ علوم رضوی در مشهد، دستیابی ایران به چرخهٔ تولید سوخت هستهای را اعلام کرد.[۳۵] ایران اکنون به مقدارهای ۵ درصد و ۲۰ درصد اورانیوم را غنی سازی میکند.طبق گفته آمریکا ایران تنها یک سال با غنی سازی اورانیوم در حد ۹۵ درصد(در حد ساخت بمب هستهای) فاصله دارد.
موافقتها و مخالفتها
بگفته روزنامه واشنگتن پست یکی از دلایل مخالفت با برنامه اتمی ایران «سیاستهای تهدیدآمیز (همانند علیه اسرائیل[۳۶]) » میباشد. گزارش افق سالانه ارتش اسرائیل ایران را رسماً به عنوان خطری که موجودیت اسرائیل را تهدید میکند، معرفی کرده و به گفته دنیس بلر، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، اسرائیل مصمم به جلوگیری از پیشرفت برنامه اتمی ایران است.[۳۷][۳۸] همچنین برای آمریکا که تمایل به تغییر رژیم در ایران دارد، یک ایران هستهای ترسناک و بازدارنده است.[۳۹] در اوت ۲۰۰۶، کمیته دائمی منتخب مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا در گزارشی به کنگره آمریکا با استناد به گفتار زیر از رئیس جمهور ایران، ایران و احمدی نژاد را یک «تهدید علیه امنیت ملی آمریکا» دانسته و «موضع خصمانه ایران علیه آمریکا» را دلیل محکمی برای لزوم پیشگیری از دستیابی به فناوری هستهای دانست.[۴۰] در ۴ آبانماه ۱۳۸۴، محمود احمدی نژاد در همایشی تحت عنوان «جهان بدون صهیونیسم» بیان کرده بود:[۴۰][۴۱]
بدون تردید میگویم که این شعار و هدف دست یافتنی است و به حول و قوه الهی به زودی جهان بدون آمریکا و صهیونیسم را تجربه کرده و در دوران درخشان حاکمیت اسلامی بر جهان امروز تنفس خواهیم کرد.
با اینحال بگفته گودات بغات از دانشگاه پنسیلوانیا، اکثر تحلیلگران بر عدم وقوع درگیری نظامی بین ایران و اسرائیل توافق نظر دارند و فراخوانی برای نابودی اسرائیل را برای استفادههای داخلی و منطقهای دانسته، و معتقد است که ایران هیچگونه برنامهای برای حمله نظامی به اسرائیل (چه با سلاحهای اتمی، و چه با سلاحهای متعارفش) ندارد، و به نقل قولی از رهبر ایران اشاره کرده که بگفته او سیاست رسمی ایران در مورد مناقشه اعراب و اسرائیل را اینگونه جمع بندی کرده که «موضوع فلسطین جهاد ایران نیست».[۴۲][۴۳]
همچنین بدلیل امکان استفاده دوگانه از این فناوری در تولید تسلیحات هستهای[۴۴][۴۵]، ایران مورد اعتراض کشورهای دیگر بویژه دیگر اعضای آژانس بینالمللی انرژی اتمی که ایران نیز عضوی از آن میباشد قرار گرفت که کشور ایران با هدف اعتمادسازی و رفع هرگونه ابهام پیرامون صلحآمیز بودن استفاده از فناوری هستهای با بازرسیهای آژانس انرژی هستهای موافقت نمود. پیرامون مخالفت کشورهای آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای غربی بگفته نشریه باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران، برخی کارشناسان بر این باورند که آمریکا در این زمینه برخوردی دوگانه و تبعیضآمیز داشتهاست و کشورهای غربی قصد دارند دانش غنیسازی را در انحصار خود داشتهباشند و از دسترسی کشورهای جهان سوم جلوگیری میکنند و این در حالیست که در برابر زرادخانههای اتمی اسرائیل به سکوت حمایتآمیز خود ادامه میدهند.[۱۲] این نشریه در دفاع از موضع ایران ادامه میدهد که در طول این مدت ایران مطابق با قوانین بینالمللی و پادمانهای جهانی در این زمینه، عمل کردهاست که بازرسی آزادانه بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دوربینهای کارگذاشته شده، تمامی دال بر این ادعا هستند.[۱۲]
آمریکا، اتحادیه اروپا، و اسرائیل بر آنند که ایران با «کمک مخفیانه» منابع پاکستانی موفق به ساخت مراکز لازم برای تولید سوخت هستهای از جمله غنیسازی اورانیوم شد.[۴۶] ایران همواره این ادعا را رد میکند و میگوید تمام برنامه هستهای ایران داخلی و بر مبنایی بنیادی میباشد که بطور اصولی و با طرح استقلال کامل فناوری هستهای از بدو انقلاب اسلامی بازسازی و اجرا شدهاست.
ایران با تأکید همچنین بر حق قانونی خود در استفاده از انرژی هستهای تأکید دارد. ایران با امضای پیمان عدم تکثیر سلاحهای هستهای (N.P.T) در سال ۱۹۶۸، از حق استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای برخوردار گشت.
روسیه و برنامه هستهای ایران
طبق اسناد منتشر شده توسط ویکیلیکس،[نیازمند ارجاع] ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در سال ۲۰۰۶ دستور کارشکنی در برنامهٔ هستهای ایران را صادر کردهاست. گیدئون فرانک، رئیس کمیسیون انرژی اتمی اسرائیل در گفتگویی با سفیر وقت آمریکا در اسرائیل اعلام کرد کرینکو، رئیس کمیسیون انرژی روسیه در ملا قات با وی گفته روند ارسال میلههای سوخت نیروگاه اتمی بوشهر برای مدت طولانی به بهانهٔ نقص فنی به تأخیر خواهد افتاد و دلیل این امر را فرمان پوتین اعلام کرده بود. کرینکو خطاب به مقام اسرائیلی در شرح کارشکنی کرملین گفته بود تغییراتی در سختافزارهایی را که قرار بود برای رآکتور بوشهر ارسال شود ایجاد کردند تا برنامه هستهای ایران را بیشتر به تأخیر اندازند.[۴۷]
رابطه با پاکستان
در سال ۲۰۰۸ محمد البرادعی در گزارش خود در باره برنامه هستهای ایران برای ارائه به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که ایران پذیرفتهاست که منشاء آلودگی قطعات سانتریفوژ ایران از منابع گرفته شده از پاکستان میباشد.[۴۸] آژانس قصد داشت که تجهیزات هستهای پاکستان را دراین مورد مورد تحقیق قرار دهد که با مخالفت دولت پاکستان روبرو شد.[۴۹] در سال ۲۰۰۵ شیخ رشید احمد وزیر اطلاع رسانی پاکستان اعلام کرد که عبدالقدیر خان پدر بمب اتمی پاکستان دستگاههای سانتریفوژ اورانیوم را به ایران فروختهاست.[۵۰] سازمان سیا نیز عبدالقدیر خان را متهم به انتقال فناوری هستهای به ایران کردهاست.[۵۱]
اسرائیل و برنامه هستهای ایران
اسرائیلیها و دولتمردان آمریکایی بر این امر متفقالقول هستند که در صورت دستیابی ایران به ساخت سلاحهای اتمی، اسرائیل اولین هدف حمله ایران خواهد بود.[۵۲] به گفته کارشناسان اطلاعاتی آمریکا و یکی از ماموران سابق سازمان جاسوسی آمریکا (سیا)، اسرائیل جهت آسیب زدن و به تاخیر انداختن برنامه هستهای ایران از جاسوسهای دوجانبه و شرکتهایی صوری جهت نفوذ به شبکه خرید فعالیتهای هستهای ایران استفاده کردهاست. همچنین اسرائیل با استخدام آدمکشها و قتل دانشمندان هستهای ایران در جهت کاهش استعدادهای فنی فعال ایران اقدام کردهاست.[۵۳] شاید اصلیترین اقدام اسرائیل جهت شکست خوردن برنامه اتمی ایران را بتوان حمله ویروس اینترنتی استاکسنت به رایانههای مورد استفاده در برنامه اتمی ایران دانست. اسرائیل این کرم اینترنتی پیشرفته را با کمک کارشناسان آمریکایی طراحی کرد و از طریق کارشناسان روسی به شبکه رایانههای در ارتباط با برنامه اتمی ایران وارد کرد و توانست شماری از سانتریفیوژهای مورد استفاده جهت غنیسازی اورانیوم را از کار بیندازد. ابعاد و خسارات دقیق این حمله هیچگاه مشخص نشد.[۵۴]
با ادامه روند پیشرفت دانش هستهای در مقیاس صنعتی در ایران، کارشناسان پیش بینیهایی را در مورد حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران، مشابه عملیات اپرا که اسرائیل ضد تاسیسات اتمی عراق انجام داد، مطرح کردهاند. دنی آیالون (سفیر سابق اسرائیل در آمریکا) معتقد است:«اسرائیل نمیبایست هیچ گزینهای را در برخورد با برنامه هستهای ایران از نظر دور بدارد.» جدیدترین نظرسنجیها در سال ۲۰۰۹ نشان میدهد که ۶۶٪ اهالی اسرائیل اعتقاد دارند که این کشور در حمله به تاسیسات اتمی ایران و نیروگاه اتمی بوشهر باید پیشدستی کند.[۵۵]
پژوهشی در دانشگاه یوتا و موسسه امید دربارهٔ تلفات حمله احتمالی اسرائیل به ایران انجام شدهاست که میگوید در صورت حمله به مراکز هستهای ایران (در اصفهان، اراک، نطنز و بوشهر) بین سه هزار تا ده هزار نفر در دم کشته خواهند شد. علاوه بر آن، به خاطر عدم آمادگی دولت جمهوری اسلامی برای کمک به افراد زیادی که در معرض تشعشعات اتمی قرار میگیرند، آمار کشتهشدگان بسیار بیشتر خواهد بود و «فاجعه ای خواهد بود در مقیاس بوپال و چرنوبیل».[۵۶][۵۷]
ایمنی
در سال ۲۰۰۷ برخی رسانهها مدعی شدند که اردشیر حسین پور دانشمند اتمی ایران بر اثر مسمومیت رادیواکتیو درگذشتهاست[۵۸] اگرچه این ادعا توسط مقامات ایران رد شدهاست.[۵۹]
مقامات مرتبط با برنامهٔ اتمی ایران اعلام کردهاند که در کارخانهٔ UCF اصفهان کلیه ملاحظات زیست محیطی رعایت شدهاست. بخش ویژهای در بیمارستان فارابی اصفهان نیز به مصدومان هستهای که نیاز به درمان اورژانسی دارند، اختصاص یافتهاست. همچنین تاکنون چندین همایش برای آموزش کارکنان پزشکی در برخورد با مصدومان هستهای در استان اصفهان برگزارشدهاست.[۶۰]
فعالیتهای مرکز نظام ایمنی هستهای کشور طی سالهای ۸۴ و ۸۸ از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی مورد تایید قرار گرفتهاست.[۶۱]
تعدادی از تأسیسات هستهای ایران در همسایگی مناطق مسکونی قرار دارند، مثلاً تأسیسات فرآوری اورانیوم اصفهان در ورودی شهر اصفهان واقع است و ۳۷۱ تن هگزافلوراید اورانیوم در آن وجود دارد. در صورت حمله به این تأسیسات، دود سمی ناشی از انفجار در کمتر از یکساعت به مرکز شهر میرسد و مواد رادیواکتیو موجود در آن موجب کشته یا مجروح شدن بین هفتاد تا سیصد هزار نفر میشود. خسرو سمنانی، کارشناس مدیریت صنعتی زبالههای اتمی، در پژوهشی در دانشگاه یوتا و موسسه امید دربارهٔ تلفات حمله احتمالی اسراییل به ایران میگوید «اعداد و ارقام هشدار دهندهاست، فاجعهای خواهد بود در مقیاس بوپال و چرنوبیل.» این تحقیق نشان میدهد «امدادرسانی دولت ایران در موارد اضطراری، بسیار ضعیف بوده و مثلاً در موارد وقوع بلایای طبیعی همچون زمین لرزه، آمار مرگ و میر افراد در ایران در مقایسه با کشورهایی مثل ترکیه که آمادگی بیشتری برای برخورد با بلایای طبیعی را دارند، بسیار بالاتر است. ظرفیت پذیرش بیمارستانها و مراکز پزشکی برای درمان افرادی که در معرض پرتو رادیواکتیو قرار میگیرند بسیار اندک است؛ سیستم هشدار دهندهای هم وجود ندارد که از پیش مردم را آگاه کند تا کمتر در معرض اشعه رادیواکتیو قرار گیرند. با این حساب، کشور به سرعت درگیر عواقب چنین حملهای خواهد شد.» همچنین نیروگاه اتمی بوشهر در صورت تخریب خطر بسیار زیادی برای شهر بوشهر و شهرها و کشورهای منطقه خلیج فارس دارد. به گفتهٔ